دادرسی «عادلانه» در گرو حضور وکلای خردمند است
رئیس کل دادگستری استان تهران نقش برجسته وکلا و کارشناسان را در «فرایند دادرسی»، «احقاق حق»، «اجرای عدالت» و «صدور احکام عادلانه» غیرقابل انکار دانست.

علی القاصی، رئیس کل دادگستری استان تهران، در دیدار با حسن عبدلیانپور، رئیس مرکز وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضاییه، در این مرکز حضور یافت و گفتوگو کرد.
وی تحقق دادرسی «عادلانه» و «منصفانه» را وابسته به حضور وکلای آگاه، دانا و مسلط به موازین حقوقی و قضایی در فرایند دادرسی دانست و اظهار کرد: قانونگذار جایگاه وکیل را چنان مهم تلقی کرده که در مواردی که حضور وکیل الزامی است، قضات بدون حضور وکیل حق برگزاری جلسه دادرسی ندارند. برگزاری دادرسی بدون وکیل، فاقد اعتبار و آثار حقوقی است و حتی ضمانت اجرایی سنگینی مانند انفصال از خدمت برای آن پیشبینی شده که نشاندهنده اهمیت نقش وکیل در فرایند دادرسی و تأثیر آن در احقاق حق است.
نقش وکیل در تشخیص صحیح حق و اجرای دقیق قوانین
القاصی با تأکید بر نقش یاریدهنده وکیل به قاضی در «تشخیص صحیح حق از باطل» و «اجرای دقیق قوانین و موازین قضایی» گفت: وظیفه اصلی و بنیادین وکلا، دفاع از حق و قانون است.
وی با اشاره به پیچیدگیهای دعاوی امروزی، حضور وکیل و کارشناس را ضروری خواند و افزود: با توجه به پیچیدگی دعاوی و مسائل شهروندان، حضور وکیل امین و اخذ نظر کارشناسی در فرایند دادرسی امری اجتنابناپذیر است که میتواند دادرسی را با کمترین خطا به سرانجام برساند و منجر به فصل خصومت و احقاق حق شود.
وکیل در مقام احقاق حق، همشأن قاضی است
رئیس کل دادگستری استان تهران بر لزوم توجه به شأن و جایگاه وکلا تأکید کرد و گفت: قانونگذار شأنی که برای قاضی در مقام احقاق حق و رسیدگی تعیین کرده، برای وکیل نیز قائل شده است؛ بهگونهای که در این مقام، وکیل همشأن قاضی محسوب میشود.
وی با بیان اینکه هدف قاضی و وکیل مشترک است و آن چیزی جز احقاق حق نیست، افزود: قاضی در مقام رسیدگی، با بررسی جامع محتویات پرونده، اسناد و ادله، بهدنبال تشخیص حق از باطل و صدور رأی است. در این مسیر، وکیل نه در مقابل قاضی، بلکه در کنار او قرار دارد و با ارائه مشاوره صحیح، به احقاق حق و تحقق دادرسی «منصفانه»، «عادلانه» و «بر مدار حق» کمک میکند.
القاصی همچنین نقش کارشناسان در تحقق دادرسی عادلانه را مورد تأکید قرار داد و گفت: حضور کارشناس متخصص در هر حوزه به قاضی در تشخیص صحیح کمک میکند، زیرا قاضی بدون بهرهگیری از نظر متخصصان و افراد خبره نمیتواند تصمیمگیری عادلانهای داشته باشد. بنابراین، رجوع به افراد صاحب علم و تجربه در موضوعات پیچیده دادرسی ضروری است.
حضور وکیل و کارشناس برای تصمیمگیری عادلانه
وی امکان «تصمیمگیری دقیق»، «احراز واقعیت» و «تشخیص صحیح موضوع» را در گرو حضور کارشناسان خبره و وکلای باتجربه دانست و گفت: حضور وکیل و کارشناس در فرایند دادرسی برای فصل خصومت و تصمیمگیری بر مدار عدل و انصاف ضروری است.
القاصی افزود: هرچند قضات در تمامی مراحل دادرسی حضور دارند و رأی نهایی را صادر میکنند، اما «علم قاضی» و صدور رأی عادلانه نتیجه تخصص، دانش و اقدامات اشخاص دخیل در فرایند دادرسی، از جمله وکلا و کارشناسان، است.
وی لازمه قضاوت «صحیح» و «عادلانه» را سلامت و ظرفیت کامل تمامی اجزای دخیل در فرایند دادرسی دانست و گفت: با توجه به حجم بالای پروندههای قضایی، نقش وکلا و کارشناسان در تسریع فرایند رسیدگی و کمک به قضات بسیار کلیدی است.
چالشهای دادرسی ناشی از عملکرد وکلا و کارشناسان
رئیس کل دادگستری استان تهران ضمن تأکید بر نقش مثبت وکلا و کارشناسان در اجرای عدالت، برخی نارساییها و چالشهای دادرسی را ناشی از عملکرد آنها دانست و گفت: در بسیاری از پروندهها، کندی رسیدگی، نقض احکام یا اطاله دادرسی مشاهده میشود که بخشی از این مشکلات به عملکرد وکلا و کارشناسان بازمیگردد.
وی نقش هیئتمدیرهها در اصلاح عملکرد و نظارت بر فعالیت وکلا و کارشناسان را مهم خواند و افزود: مدیریت هوشمند و نظاممند در حفظ کارکرد مثبت این نهادها و جلب اعتماد عمومی مؤثر است.
اعتماد، سرمایه اصلی نهاد وکالت و کارشناسی
القاصی سرمایه اصلی نهاد وکالت و کارشناسی را اعتماد به صحت عمل و تشخیص وکلا و کارشناسان دانست و هشدار داد: هرگونه خدشه به این اعتماد، مشکلات اساسی در فرایند دادرسی ایجاد میکند.
وی «مسئولیتپذیری» و «پاسخگویی» را لازمه فعالیت در این نهادها دانست و گفت: عملکرد وکلا و کارشناسان باید بهگونهای باشد که نهتنها حیثیت و اعتبار این نهادها حفظ شود، بلکه جایگاه آنها ارتقا یابد.
اهمیت دیدگاه مردم به نهاد وکالت و کارشناسی
رئیس کل دادگستری استان تهران توجه به دیدگاه مردم نسبت به نهاد وکالت و کارشناسی را شاخصی برای ارزیابی عملکرد این نهادها دانست و گفت: گاهی تصور میشود که وکیل یا کارشناسی که روابط بیشتری دارد، مؤثرتر عمل میکند. اما معیار قضاوت عمومی باید علم، تجربه و تبحر باشد. «حسن عملکرد» و «نظارت» میتواند این دیدگاه را اصلاح کند.